توضیحات
خسته بود، از تلاش زیاد برای نرسیدن، از تلاش زیاد برای زندگی نکردن، از تمام درک نشدنها، از عشقی که هیجوقت نمیتوانست داشته باشد. در میان این خستگیها پیرمرد همچنان امیدوارانه، چشم انتظار یک نشانه بود. نشانهای که از درک دیگران خارج بود. سالیان سال گذشته بود و غباری از غم و اندوه او را در برگرفته بود، و تنها رفیق وفادارش شده بود. چشمانی غمگین و لبی که لبخند بر آن سنگینی میکرد. تناقضی که توسط بشر درک نمیشد. او منتظر بود منتظر روزی که خداوند دستان خستهاش را بگیرد. و وقتی آرزویی در دل بپرورانی، و بسیار عشق نثارش کنی، و از عشق ورزیدن به آن دست نکشی، حتی اگر دیگران تو را متهم به دیوانگی کنند، مهم نیست، خداوند آن را به طریقی نامرئی به تو میدهد. پاسخ آن چیزی نیست که تو انتظارش را داری بلکه هوشمندانهتر از آن است که درکش کنی.
نویسنده | سحر بهرام |
شابک | 978-622-7591-24-2 |
ناشر | نشر زرین اندیشمند |
ردهبندی کتاب | ادبیات فارسی (شعر و ادبیات) |
قطع | جیبی |
نوع جلد | شومیز |
نوع کاغذ | تحریر |
نوع چاپ | سیاه و سفید |
چاپ شده در | ایران |
زبان نوشتار | فارسی |
تعداد صفحه | 74 |
وزن | 115 گرم |
محبوب ترین کتاب های چاپی
مجموعه ای از پرفروش ترین کتاب های چاپی را اینجا ببینید و با تخفیف ویژه خریداری کنید👇
مشاهده و خرید