توضیحات
کتاب ناطور دشت داستان هولدن کالفیلد است که به دلایلی و برای چندمین باز از مدرسه اخراج میشود. او که دیگر چیزی برای ازدستدادن ندارد، راهی نیویورک میشود و تصمیم میگیرد چند روز را همینطور سر کند. در این بین، با چند نفر؛ زنی در هتل، دو خواهر روحانی، معلم سابقش، خواهرش فیبی و… برخورد میکند و هرکدام از آنها باعث میشوند هولدن به تصمیم اصلی زندگیاش نزدیکتر شود. …
یکی از جملات مشهور این رمان از این قرار است: «…همیشه در ذهن خودم بچههای کوچکی را مجسم میکنم که در دشت مشغول بازی هستند. هیچ آدمبزرگی هم جز خودم اون دور و بر نیست. منم لبهٔ یه پرتگاه خیلی بلند ایستادم. کارم هم گرفتن بچههایی است که به سمت پرتگاه میآیند. منظورم اینه که اگر بدوند به سمت پرتگاه و حواسشون پرت باشه، من اونها رو از افتادن نجات میدم. در طول روز، کل کاری که انجام میدادم همین بود. میشدم «ناطوردشت». شاید مسخره بهنظر برسه، ولی واقعاً نگهبانی رو دوست دارم.»
نویسنده | J. D. Salinger |
ناشر | Back bay books |
موضوع | رمان |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
نوع کاغذ | تحریر |
تعداد صفحه | 285 |
نوع چاپ | افست |
گروه سنی | همه سنین |
محبوب ترین کتاب های چاپی
مجموعه ای از پرفروش ترین کتاب های چاپی را اینجا ببینید و با تخفیف ویژه خریداری کنید👇
مشاهده و خرید