تحلیل کتاب چشمهایش

این داستان بلند یکی از بهترین آثار بزرگ_علوی است . علوی داستانش را با یک گره آغاز می کند و در ادامه داستان راوی سعی در رمز گشایی دارد . داستان در مورد ماکان استاد نقاشی است که علیه حکومت رضاخان هم فعالیت می کند نظام او را تبعید می کند و او در آنجا به طرز نامعلومی جان می سپارد . از آثار به جا مانده از او تابلویی است به نام چشمهایش . راوی داستان ناظم مدرسه و نمایشگاه نقاشی است او به دنبال راز این نقاشی است و بعد از پانزده سال مدل نقاشی را پیدا می کند .در ادامه داستان راوی تغییر می کند و ناظم از زبان زن ناشناس مدل “ فرنگیس “ روایت می کند . فرنگیس زنی زیبا و از رده اشرافی است که در زمان حال روبروی تابلو نشسته و با برگشت به خاطرات گذشته و برگشت به حال روایت را از حالت خطی به حالت مدور تغییر می دهد . داستان از میانه شروع می شودو حوادث اتفاق افتاده در گذشته را بازگو می کند . درون مایه این اثر حوادث واقعی دهه سی -طبقه اشرافی -مبارزات سیاسی علیه حکومت رضاشاه است . به نظر من علوی در تابلوی چشمهای فرنگیس همان هویت زن اثیری صادق هدایت در بوف کور به تصویر می کشد .در طول داستان شاهد تحول شخصیتها هستیم استاد ماکان در پایان دیگر آن مرد مبارز نیست فرنگیس که دختری مرفه از طبقه اشرافی است در پایان تغییر کرده است . علوی دو انسان متضاد را روبروی هم قرار داده است . نویسنده با اشاره به ابزار نقاشی اعم از آب رنگ ، تخته شستی،قلم مو ،و غیره و نام نقاشان معروف و تابلوهایشان و اشاره کردن به رنگها اشاره به تاثیر هنر در جامعه ان زمان است. فرنگیس که چهره زیبایی دارد از نظر استاد ماکان زنی خطرناک و فریبنده است و او در تبعید این نقاشی را با احساس بدبینانه می کشد ولی راوی که در ابتدا با این نظر بدبینانه موافق بوده است در پایان داستان این موضوع را نقض می کند و اعتراف مى کند که در مورد زن اشتباه کرده است . شیده_شریفی

نویسنده مطلب: شیده شریفی

منبع مطلب

محبوب ترین کتاب های چاپی

مجموعه ای از پرفروش ترین کتاب های چاپی را اینجا ببینید و با تخفیف ویژه خریداری کنید👇

مشاهده و خرید
ممکن است شما بپسندید
نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.